راهبردهاي روان‌شناختي حفظ قرآن

پدیدآورهادی حسین خانی

نشریهاسلام و پژوهش‌های تربیتی

شماره نشریه3

تاریخ انتشار1390/02/21

منبع مقاله

share 963 بازدید
راهبردهاي روان‌شناختي حفظ قرآن

هادي حسين‏خاني*

چكيده

تا كنون در خصوص شيوه‏هاي حفظ قرآن، آثار متعددي نگاشته شده؛ ولي به اصول روان‌شناختي حفظ قرآن توجه كمتري شده است. اين نوشتار در پي استفاده از يافته‏هاي روان‌شناسي براي تسهيل كار حافظان قرآن و ماندگاري بيشتر آيات حفظ شده در ذهن آنان است. در اين تحقيق، موضوعات روان‌شناختي دانش، انگيزش، اراده، تكرار و مرور، بسط و گسترش، سازماندهي و رعايت بهداشت و تغذيه مناسب مورد توجه قرار گرفته است.
در موضوع، دانش آگاهي از علوم پيش‏نياز وروش اصولي حفظ قرآن و نيز شناخت خود و سبك يادگيري مطمح نظر قرار گرفته است. اموري كه انگيزش فرد را براي حفظ قرآن افزايش مي‏دهد، ذيل عنوان انگيزش بررسي شده است. عبور از موانعي كه مانع تداوم فعاليت حافظ مي‏شود، تحت عنوان اراده مطرح شده است. تكرار و مرور و تاكتيك‏هاي آن به صورت عامل مؤثر در حفظ، موضوع پنجم راتشكيل مي‏دهد. سازماندهي آياتي كه مي‏خواهيم آنها را حفظ كنيم و روش‌هاي آن ششمين موضوع و نكات مربوط به رعايت بهداشت تغذيه مطلوب محور آخر اين نوشتار است.

كليد واژه‌ها:

قرآن، روان‌شناسي، انگيزش، فراشناخت، حفظ قرآن.

مقدمه

به لطف نهضت اسلامي مردم ايران، امروزه رويكرد مردم به ويژه جوانان و نوجوانان به حفظ قرآن كريم فزوني يافته و گروه‏هاي فراواني از مردم به حفظ اين وديعه الاهي و ثقل اكبر او همت گماشته‏اند. با وجود اين، تعداد قابل توجهي از كساني كه به حفظ قرآن مي‏پردازند، به تداوم راه و حفظ كامل قرآن موفق نمي‏شوند. علل گوناگوني باعث شده است تا اين تعداد توفيق نيل به اين هدف را از دست بدهند. براي پيشگيري از اين ريزش‏ها، برخي از افرادي كه اين مسير را تا آخر ادامه داده‏اند، تجارب خود را نگاشته و در اختيار علاقه‏مندان قرار داده‏اند؛ اما در اين ميان كمتر از يافته‏هاي روان‌شناسي حافظه و يادگيري استفاده شده است. نوشتار حاضر درصدد است با بهره‏گيري از يافته‏هاي روان‌شناسي و تطبيق آن با تجارب حافظان قرآن كريم، راهبردهايي را به دوستداران حفظ قرآن ارائه كند كه با توجه به كارگيري آنها بتوانند اين مسير پرفراز و نشيب را بپيمايند و در زمره حافظان پيام الاهي درآيند. در اين نوشتار، راهبردهايي همچون دانش، انگيزش، اراده، تكرار و مرور، بسط و گسترش، سازماندهي و رعايت بهداشت و تغذيه مناسب مطرح و به ابعاد آن پرداخته شده است.

أ. دانش

براي آنكه فرد بتواند به طور خودجوش به حفظ قرآن اقدام كند، نيازمند دانش درباره علوم پيش‏نياز، روش اصولي حفظ قرآن و شناخت خود و سبك يادگيري خويش است. بدون آگاهي از موارد پيش‏گفته، امر حفظ قرآن بسيار دشوار يا ناممكن مي‏شود. در اينجا به توضيح موارد پيشين مي‏پردازيم:

1. رفتار ورودي

رفتار ورودي يا هدف ورودي به آمادگي‏هاي فرد براي يادگيري هدف‌هاي آموزشي (نهايي و بين راه) اشاره مي‏كند؛ يعني آنچه را يادگيرنده پيش‏تر آموخته كه براي يادگيري مطالب تازه، پيش‏نياز به‏شمار مي‏رود و همچنين كليه تجارب مثبت و منفي حاصل از آموخته‏هاي پيشين او را كه بر يادگيري مطلب تازه مؤثرند، رفتارهاي ورودي او مي‏ناميم. علت نامگذاري اين آمادگي به رفتار ورودي آن است كه يادگيرنده در روز نخست يادگيري موضوع تازه، با آن آمادگي وارد كلاس درس مي‏شود.
آشنايي پيشين فرد با علومي كه ياد گرفتن آنها پيش‏نياز حفظ قرآن به‏شمار مي‏رود، گام مقدماتي در مسير حفظ قرآن است. برخي از دانش‏هاي پيش‏نياز حفظ قرآن عبارت است از:

روخواني و روان‏خواني قرآن

شرط اساسي حفظ قرآن، مهارت در روخواني و روان‏خواني آن است. هرچند ممكن است افرادي بتوانند صرفاً با شنيدن آيات قرآن آنها را حفظ كنند، اين امر اولاً در مورد تمام قرآن به ندرت اتفاق مي‏افتد و ثانياً بنا به نظريه رمز دوگانه، اطلاعاتي كه قابلرمزگرداني به هر دو صورت تصويري و كلامي هستند، آسان‏تر آموخته مي‏شوند و شايد به همين دليل است كه توضيح كلامي مطالب همراه با شكل و نمودار به يادگيري و يادآوري مطالب، بيشتر كمك مي‏كند؛ پس براي آنكه بتوان آيات قرآن را به صورت تصويري رمزگرداني كرد، لازم است فرد توانايي روخواني و روان‏خواني قرآن كريم را داشته باشد.

تجويد قرآن

علم تجويد در حفظ كردن صحيح قرآن خيلي مؤثر است و باعث مي‏شود تا حافظ راحت‏تر قرآن را حفظ كند. كساني كه با تجويد آشنا هستند، موقع خواندن ديگر مكث نمي‏كنند كه آيا اين آيه «اخفاء» دارد يا «ادغام» بلكه به طور ناخودآگاه و به دليل تكرار، بر قواعد تجويد مسلطند.
تسلط بر قواعد تجويد باعث مي‏شود تا فرد در مرحله بازيابي، توان خود را فقطصرف يادآوري مطالب ذخيره شده در حافظه كرده، از صرف آن در دقت در رعايت تجويد پيش‏گيري كند.

صرف و نحو

يكي از مواردي كه در حفظ كردن قرآن بايد مورد توجه گيرد، به خاطر سپردن اِعراب و حركات حروف (نحو) است. بر كساني كه در حفظ قرآن فعاليت كرده‏اند پوشيده نيست كه برخي اشكالات، در حفظ كردن اين كلمات پيش مي‏آيد؛ مانند:
اعراب حرف «راء» در كلمات: اَمْرِكُمْ، اَمْرُكُمْ، اَمْرَكُمْ
و يا اعراب حرف «تاء» در كلمات: جنّاتٌ، جنّاتٍ
و همچنين اعراب «باء» در كلمات: رَبُّنا، رَبِّنا، رَبَّنا
و يا تفاوت در ساختمان كلمات (صرف)، مانند:
«لَنْ يَتَمَنَّوْهُ» با «لا يَتَمَنَّوْنَهُ»
«و ما اللّه‏ُ بِغافل عمّا تعملون» با «و ما اللّه‏ُ بغافل عمّا يعملون»
با يادگيري مختصري از قواعد صرف و نحو عربي به راحتي مي‏توان بر همه اين موارد احاطه كامل يافت بدون اينكه لازم باشد تك‏تك آنها را به ذهن سپرد. به كمك اين عامل مي‏توان از فشار وارد بر نيروي حافظه كاسته، مقداري از بار حفظ را به ديگر عوامل محوّل كرد.

2. آشنايي با فرآيندهاي شناختي حافظه

به طور طبيعي، حفظ قرآن كريم نيز همچون ساير مطالب حفظ كردني متوقف بر آشنايي با فرايندهاي حافظه است.
از لحظه‏اي كه تأثرات حسّي به وسيله گيرنده‏ها دريافت مي‏شوند تا زماني كه از حافظه كوتاه‏مدت مي‏گذرند و به حافظه درازمدت منتقل مي‏شوند و يادگيري كامل مي‏شود، فرايندهاي مهمي جريان مي‏يابند. از آنجا كه اين فرايندها به دانستن يا شناخت مربوط مي‏شوند، به آنها فرايندهاي شناختي حافظه مي‏گويند. اين فرايندها را مي‏توان در سه دسته تكرار يا مرور، بسط يا گسترش و سازماندهي قرار داد.
عدم آشنايي افراد با فرايندهاي شناختي حافظه باعث مي‏شود كه فرد با وجود كوشش و صرف كردن وقت بسيار، احساس كند كه پيشرفت قابل ملاحظه‏اي در اين امر ندارد و اين خود باعث دلسردي و رها كردن بقيه كار مي‏شود. با توجه به اهميت اين فرايندها، در ادامه اين نوشتار آنها را بررسي خواهيم كرد.

3. فراشناخت

اصطلاح فراشناخت، «به دانش ما درباره فرايندهاي شناختي خودمان و چگونگي استفاده بهينه از آنها براي رسيدن به هدف‌هاي يادگيري گفته مي‏شود».
دمبو (1994) مي‏گويد: دانشِ فراشناخت به سه چيز اشاره مي‏كند:
1.دانش مربوط به خود يادگيرنده (مانند آگاهي از رجحان‏ها، علاقه‏ها، نقاط قوت، نقاط ضعف، و عادت‏هاي مطالعه)؛
2.دانش مربوط به تكليف يادگيري (از جمله اطلاعات مربوط به دشواري تكاليف گوناگون و مقدار كوشش مورد نياز براي انجام تكاليف تحصيلي)؛
3.دانش مربوط به راهبردها (استراتژي‏ها)ي يادگيري و چگونگي استفاده از آن‏ها.
بر اين اساس، فردي كه به حفظ قرآن اقدام مي‏كند، بايد دانشِ فراشناخت داشته باشد تا: اولاً نقاط قوت و ضعف خود را در حفظ كردن بشناسد؛ عادت‏هاي خود را در مطالعه تشخيص دهد و بداند كه به طور مثال در چه زماني از روز آمادگي بيشتري براي مطالعه و حفظ قرآن دارد. ترجيح مي‏دهد از چه نوع قرآن و با چه خطي براي مطالعه و حفظ قرآن استفاده كند. علاقه دارد قرآن را به سرعت يا با تأني و در طول زمان بيشتري حفظ كند و... .
ثانياً سوره‏هاي آسان و دشوار را براي حفظ قرآن از يك‏ديگر تميز داده، بداند كه براي حفظ هر يك به چه ميزان كوشش نيازمند است.
ثالثاً با راهبردهاي شناختي حفظ قرآن همچون تكرار و مرور، سازماندهي و... آشنا شده، بداند كه چگونه مي‏تواند با استفاده از آنها قرآن را به گونه‏اي درست‏تر و بادوام‏تر حفظ كند.

ب. انگيزش

اصطلاح انگيزش را مي‏توان عامل نيرودهنده، هدايت كننده، و نگهدارنده رفتارتعريف كرد. گيج و برلايز (1984) انگيزش را به موتور و فرمان اتومبيل تشبيه كرده‏اند. يادگيرندگان خودجوش و باانگيزه، بسياري از تكاليف خود را جالب توجه مي‏دانند؛ چون آنها براي نفس يادگيري ارزش قائلند، نه اينكه كاري را صرفاً در مقابل ديگران خوب انجام دهند؛ اما حتي اگر آنان به طور ذاتي براي انجام تكليفي مشخص برانگيخته نشوند، براي استفاده بردن از آن تكليف جديّت به خرج مي‏دهند. آنان خود مي‏دانند كه چرا مطالعه مي‏كنند؛ بنابراين، رفتارها و گزينش‏هاي آنان جنبه آگاهانه دارد و از سوي ديگران تعيين نمي‏شود؛ بنابراين، فردي كه در وادي حفظ قرآن گام مي‏نهد،بايد انگيزش سطح بالايي داشته باشد تا نيروي لازم را براي پيمودن اين مسير كسب، و آن را در جهت نيل به خواسته خود صرف كند و مطالبي را كه در طول زمان حفظ كرده، در حافظه خود نگهدارد.
توجه به امور ذيل مي‏تواند انگيزش فرد را در جهت حفظ قرآن افزايش داده، نيروي او را براي پيمودن اين مسير دشوار تأمين كند:

1. اهميت حفظ قرآن

نخستين عاملي كه انگيزه فرد را براي حفظ قرآن تقويت مي‏كند، اين است كه بداند براي چه قرآن را حفظ مي‏كند. اگر او از اين راز آگاه نباشد، ممكن است با زمزمه‏هايي همچون:
با وجود انواع قرآن و نرم‏افزارهاي گوناگون قرآني چه نيازي به حفظ قرآن احساس مي‏شود؟
مسير حفظ قرآن مسيري طولاني است؛ بهتر نيست وقت گرانبها صرف اموري ارزشمندتر شود؟
پس از حفظ قرآن ممكن است دچار فراموشي شويم؛ بنابراين، بهتر است از آغاز وارد اين عرصه نشويم و...
كه از سوي خود فرد يا ديگران مطرح مي‏شود، انگيزه خود را از دست بدهد و كار را آغاز نكند يا ناتمام رها سازد.
بر اين اساس، در آغاز بايد بدانيم حفظ قرآن چه اهميتي دارد تا خود را بدان ملزم سازيم.
موارد ذيل نشان‏دهنده گوشه‏اي از اهميت حفظ قرآن كريم است:
اهتمام معصومان‌عليهم‌السلام به حفظ قرآن
اين موضوع كه رسول خدا‌صلي‌الله‌عليه‌وآله و امامان معصوم‌عليهم‌السلام براي حفظ قرآن اهميت قائل مي‏شدند، از مهم‏ترين نشانه‏هاي اهميت آن است. خداوند متعال در آيه 6 سوره اعلي نگراني فرستاده خويش را از فراموش كردن قرآن برطرف ساخته، مي‏فرمايد:
«سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسي؛ هرگز نگران فراموش كردن آيات الاهي مباش»، آن كس كه اين آيات بزرگ را براي هدايت انسان‌ها بر تو فرستاده، هم او نگهبان آنها است. آري او نقش اين آيات را در سينه پاك تو ثابت مي‏دارد؛ به طوري كه هرگز گرد و غبار نسيان بر آن نخواهد نشست.حضرت نيز آيات الاهي را بر اميرمؤمنان‌عليه‌السلام قرائت مي‏كرد و از خداوند عزوجل مي‏خواست كه فهم و حفظ آيات را به علي نيز بياموزد. آن امام نيز هيچ‏يك از آيات را فراموش نكرد.
امام علي‌عليه‌السلام نيز ديگران را به قرائت و حفظ قرآن وا مي‏داشت. در روايتي نقل شده كه حضرت بر مردي گذشت كه به ديگران لگد مي‏زد. فرمود: اي جوان! اگر قرآن قرائت مي‏كردي براي تو بهتر بود. گفت: دوست دارم چيزي از قرآن را به خوبي بياموزم؛ ولي ناتوانم. حضرت فرمود: به من نزديك شو. آن‌گاه به آهستگي سخني به گوش او خواند؛ پس خداوند همه قرآن را در قلب او تصوير، و او نيز همه آن را حفظ كرد.
اهتمام اولياي دين به حفظ قرآن نشان‏دهنده آن است كه قرآن بايد به جان انسان نفوذ كند تا تأثير لازم را پديد آورد. به قول اقبال:
چون كه در جان رفت، جان ديگر شود
جان چو ديگر شد، جهان ديگر شود
بي‏توجهي به حفظ قرآن به اين دليل كه مي‏توان به قرآن و نرم‏افزارهاي قرآني مراجعه كرد، به اين استدلال مي‏ماند كه فردي درباره رشته تخصصي خود هيچ نمي‏داند و ادّعا مي‏كند كه براي يافتن هر مطلب، كتاب‏هاي بسياري موجود است و مي‏توان به آنها مراجعه كرد.

درخواست توفيق حفظ قرآن از خدا

دعا و درخواست از خداوند براي توفيق در حفظ قرآن نشانه ديگري از اهميت به يادسپاري كلام الاهي است. معصومان‌عليهم‌السلام دعاهايي را براي توفيق در اين امر خطير به ما آموزش داده‏اند كه به طور نمونه به يك مورد اشاره مي‏شود:
«... اسألك يا اللّه‏ يا رحمان بجلالك و بنور وجهك ان تلزم قلبي بحفظ كتابك كما علّمتني...»
«... اي اللّه‏ و اي رحمان! به حق جلال و نور رويت از تو درخواست مي‏كنم همان‏گونه كه كتابت را به من آموختي، دلم را نيز به حفظ آن ملزم فرمايي...»
خداوند متعالي نيز دعاي چنين افرادي را كه افزون بر دعا، به قرائت مداوم قرآن نيز اهتمام مي‏ورزند، اجابت، و حفظ آن را بر ايشان آسان مي‏كند:
«... يحفظه امته فيقرؤه قياماً و قعوداً و مشاةً و علي كل الاحوال يسهّل اللّه‏ حفظه عليهم...»
«... امت او (پيامبر‌صلي‌الله‌عليه‌وآله ) قرآن را حفظ، و در حال ايستاده و نشسته و در حركت و در هر حال آن را قرائت مي‏كنند. خداوند نيز حفظ آن را بر ايشان تسهيل مي‏كند...»

اجر فراوان حافظ قرآن

در نظر گرفتن پاداش فراوان براي به ياد سپاري آيات قرآن تأييدي ديگر بر اهميت حفظ قرآن است. امام صادق‌عليه‌السلام محشور شدن با ابرار را نتيجه تلاش فرد براي حفظ و عمل به كتاب الاهي مي‏داند. «الحافظ للقرآن العامل به مع السفرة الكرام البررة».
«حافظ قرآن كه به آن عمل كند، با فرستادگان بزرگوار الاهي و نيكان خواهد بود». حتي در بيان معصومان‌عليهم‌السلام حفظ هر سوره، پاداش مخصوص به خود را دارد و فراموشي هر سوره نيز مايه سلب درجه‏اي به شمار آمده است.
ابي‏بصير از امام صادق‌عليه‌السلام نقل مي‏كند كه فرمود: «كسي كه سوره‏اي از قرآن را فراموش كند، آن سوره (در قيامت) براي او به شكلي زيبا و درجه‏اي رفيع ظاهر مي‏شود؛ آن‌گاه كه آن را مي‏بيند مي‏گويد: تو كيستي؟ چه زيبا هستي! اي كاش براي من بودي! پاسخ مي‏دهد: مرا نمي‏شناسي؟ من آن سوره هستم (كه فراموشم كردي). اگر فراموشم نمي‏كردي، تو را به اين مكان رفعت مي‏بخشيدم».
خداوند بزرگ، تفاوت‏هاي فردي و نقاط ضعف افراد را در حفظ قرآن از نظر دور نمي‏دارد و براي كساني كه با زحمت به حفظ قرآن همت مي‏گمارند، پاداشي دو چندان در نظر گرفته است:
«عن الفضيل قال سمعت اباعبداللّه‏‌عليه‌السلام يقول ان الذي يعالج القرآن ليحفظه بمشقه منه و قلّه حفظ له اجران؛ كسي كه با قرآن ممارست داشته باشد تا آن را حفظ كند و دشواري حافظه اندك را تحمل كند، از دو پاداش بهره‏مند مي‏شود».
بر اين اساس، فردي كه عزم حفظ قرآن كرده، از اين حقيقت آگاه است كه گام در مسير رسول خدا و اولياي الاهي نهاده و در مسير نيل به پاداش بيكران خداوند حركت مي‏كند. اين توجه عزم او را براي پيمودن راه تا آخر مصمّم‏تر خواهد ساخت.

2. احساس كاميابي

مشوّق‏ها و تقويت‏كننده‏ها به دو دسته كلي بيروني و دروني تقسيم مي‏شوند. تقويت‏كننده‏هاي بيروني كه مبناي انگيزش بيروني را تشكيل مي‏دهند، به انواعپديده‏ها، اشيا و رويدادهايي كه خارج از فرد قرار دارند، مانند غذا، نمره، جايزه، پول، و... گفته مي‏شود. در مقابل، تقويت‏كننده‏هاي دروني كه اساس انگيزش دروني بهشمار مي‏آيند عواملي هستند كه كنترل آنها در دست خود فرد است و از احساس رضاي حاصل از كسب توفيق در رسيدن به هدف ناشي مي‏شوند؛ به‏طور نمونه، وقتي كه يادگيرنده احساس مي‏كند در موضوعي كه براي يادگيري آن بسيار كوشيده، پيشرفت داشته است احساس غرور، اعتماد به نفس، و شايستگي مي‏كند كه اين احساس، پيامدهاي انگيزشي دارد و براي او در يادگيري بيشتر نقش مشوّق را ايفا مي‏كند. اين‏گونه انگيزش به هيچ نوع منبع تقويت از بيرون فرد نياز ندارد و خود يادگيرنده سرچشمه آن به شمار مي‏آيد؛ از اين رو، در حفظ قرآن نيز بايد مشوق‏ها جنبه دروني يابد و فرد با احساس رضا از توفيق، انگيزه لازم را براي ادامه كار به دست آورد. به اين منظور لازم است گام‏هاي آغازين در حفظ قرآن به گونه‏اي برداشته شود كه از همان آغاز، كاميابي در آن احساس شود؛ پس بايد در آغاز نكات ذيل را مورد توجه قرار داد:

تنظيم برنامه حفظ از ساده به دشوار

آغاز حفظ قرآن از مطالب ساده به دشوار باعث مي‏شود كه فرد ابتدا در حفظ مطالب ساده به اندازه كافي توفيق به دست آورد. اين كسب توفيق اوليه انگيزش يادگيرنده را براي يادگيري‏هاي بيشتر افزايش مي‏دهد و بر آمادگي او مي‏افزايد؛ بنابراين، بهتر است در ابتدا از آيات و سوره‏هايي با سطح دشواري پايين‏تر آغاز كنيد.

آغاز از زمان‏هاي كوتاه

حفظ قرآن را از زمان‏هاي كوتاه آغاز كرده، به تدريج بر زمان آن بيفزاييد تا دچار خستگي و دلزدگي نشويد.

آغاز از سوره‏هاي كوچك

در حفظ قرآن بايد از كم و سوره‏هاي كوچك آغاز كرد؛ چون سوره‏اي مانند بقره به سبب طولاني بودنش ممكن است براي خيلي‏ها خستگي و ملامت آورد و خداي ناكرده ايشان را از ادامه راه منصرف كند؛ بنابراين، بايد از جزء سي‏ام كه سوره‏هاي كوچك دارد و به خاطر سپردنشان آسان است، آغاز كنيم كه البته خود تمريني براي روي آوردن به سوره‏هاي بزرگ و بزرگ‏تر است.

آغاز از داستان‏هاي قرآن

آيات قصص همواره موضوع معيّن و در عين حال مطبوع و شيريني را دنبال مي‏كند و سرانجام به نتيجه و سرانجام داستان منتهي مي‏شود؛ بدين جهت، حافظ ترغيب مي‏شود حفظ آيات را دنبال كند تا داستان به اتمام برسد و اين پيگيري خود عامل مهمي در حفظ قرآن است؛ بنابراين، اگر ابتدا تعدادي از داستان‏هاي قرآن براي حفظ برگزيده شود، افزون بر اينكه حافظ تا حدودي به روش‌هاي اجمالي حفظ آشنا مي‏شود، باعث تشويق، ترغيب و دلگرمي او در جهت تحفيظ بقيه آيات نيز خواهد شد؛ البته بايد توجه داشت كه پراكنده حفظ كردن اصولاً مطلوب نيست؛ بلكه اين فقط مقدمه‏اي براي حفظ منظم و حساب‏شده از اول قرآن است؛ زيرا هنگامي مي‏توان برنامه منظمي براي حفظ قرآن در نظر گرفت كه از اول قرآن آغاز شود و به آخر آن پايان پذيرد.
نكته ديگري كه لازم است براي احساس كاميابي مورد توجه قرار گيرد، آن است كه اصلاً به حجم كار توجه نكنيد و انتظار نداشته باشيد كار حفظ قرآن را يكشبه يا چندشبه به اتمام برسانيد. بسياري از حفاظ قرآن در ابتداي فعاليتشان شايد مطمئن نبودند روزي موفق به حفظ تمام قرآن كريم خواهند شد (اگرچه قصد اين كار بزرگ را داشتند) ولي آنها به جاي در نظر گرفتن وسعت زياد كار و در نتيجه، مأيوس شدن، با اميدواري و علاقه بسيار و با توكل بر خداوند متعالي، آيات تعيين شده براي هر روز را اگرچه زياد هم نبوده باشد، حفظ كرده، مشتاقانه در انتظار فرارسيدن روزي ديگر براي حفظ كردن آيات جديد بودند و با همت و پشتكار و مداومت بر اين حال، سرانجام كار را با كاميابي به پايان رساندند.

تسهيل اجتماعي

انجام عمل در حضور ديگران و به همراه آنان به‏طور معمول باعث برانگيختگي و درنتيجه افزايش عملكرد افراد مي‏شود. در مطالعه آلپورت (1920)، هنگام انجام وظيفه آزمودني‏ها در حضور ديگران، نه‏تنها مباحث بيشتري به ذهنشان خطور مي‏كرد، بلكه كيفيت اين مباحث نيز عميق‏تر بود. بر اين اساس، مناسب است فرد به فعاليت حفظ قرآن خود جنبه اجتماعي نيز بخشيده، به اين ترتيب، عملكرد خود را تقويت كند. راه‏هاي ذيل مي‏تواند به بهبود عملكرد از طريق برانگيختگي اجتماعي بينجامد:

مباحثه

در صورتي كه بتوانيد چند نفر دوست براي بازگويي و مرور آيات حفظ شده داشته باشيد و در ساعتي معين مباحثه كنيد، برانگيختگي شما براي حفظ قرآن بيشتر خواهد شد. با انجام دادن اين كار، هر صفحه از قرآن تكرار و بازگويي مي‏شود و در تصحيح آيات حفظ شده و ثبات و نگهداري آنها در ذهن و حافظه شما تأثير مثبت مي‏گذارد.
روش ديگر اين است كه اگر مثلاً صفحه‏اي از قرآن داراي 6 آيه است، آيه اول را نفر اول، و آيه دوم را نفر دوم، و آيه سوم را نفر سوم، و دوباره آيه چهارم را نفر اول و آيه پنجم را نفر دوم و آيه ششم را نفر سوم از حفظ بخواند يا دو آيه اول و دوم را نفر اول و دو آيه سوم و چهارم را نفر دوم و دو آيه پنجم و ششم را نفر سوم از حفظ بخواند؛ البته نبايد از قبل مشخص كنيد كه چه كسي كدام آيه را بايد از حفظ بخواند. اين بدان جهت است كه هر سه نفر مقيد شوند تمام صفحه را به طور كامل و از قبل حفظ كنند.

بازگويي براي ديگران

در صورتي كه نتوانيد براي بازگويي و مرور آيات حفظ شده و تصحيح اشتباهات آن، هم‏مباحثي بيابيد، بكوشيد محفوظات قرآني خود را نزد شخص ديگري مانند پدر، مادر، برادر، خواهر، معلم يا دوستتان كه با روخواني قرآن آشنا باشد، از حفظ بخوانيد و بازگوييد. اين امر نيز زمينه تهييج و توجه و آمادگي بيشتر شما را فراهم مي‏سازد.

حضور در جلسات قرآني

مناسب است به طور مداوم در جلسات قرآني حضور يابيد ـ گرچه يك بار در هفته باشد ـ و بكوشيد با حضور در برابر مردم و خواندن قرآن، كم‏كم روحيه خجالت و كم‏جرأتي را در خود نابود كنيد؛ البته توجه به اين نكته لازم است كه شركت در اين‏گونه جلسات و قرائت قرآن در آن، در صورتي عملكرد را تسهيل مي‏كند كه فرد در انجام تكليف مورد نظر، مهارت لازم را داشته باشد. در غير اين صورت، حضور در چنين جلساتي نتيجه عكس داده، به عملكرد آسيب مي‏رساند.
بر اساس نظريه كشاننده در تسهيل اجتماعي حضور ديگران در موقعيت‏هايي كه افراد در انجام تكليف مورد نظر، داراي مهارت فراواني باشند، عملكرد را تسهيل مي‏كند؛ زيرا در اين وضعيت، پاسخ‏هاي غالب فرد درست است. در مقابل، در موقعيت‏هايي كه افراد در انجام تكليف مورد نظر مهارت ندارند، حضور ديگران به عملكرد آسيب مي‏رساند و در اين حالت بيشتر پاسخ‏هاي فرد احتمالاً نادرست خواهد بود.

3. اِسناد

بنابر نظريه اِسناد يا نظريه نسبت دادن، چگونگي تفكر (ادراك و تفسير) افراد دربارهعلت‏هاي پيروزي و شكستشان تعيين كننده‏هاي اصلي انگيزش پيشرفت آنان به شمار مي‏آيد، نه تجارب تغييرناپذير دوران نخستين زندگي به‏طور معمول، فردي كه حفظ قرآن را آغاز مي‏كند، همواره طعم پيروزي را نمي‏چشد؛ بلكه گاه نمي‏تواند به گونه‏اي مطلوب آيات قرآن را حفظ يا بازيابي كند. چنين فردي ممكن است در امتحان حفظ قرآن يا مسابقات حفظ قرآن امتياز لازم را كسب نكند يا در جمع، توفيق تلاوت صحيح آيات را نيابد. افرادي كه بين كاميابي‏ها و اعمال خود رابطه نزديكي نمي‏بينند، شكست خود را به فقدان توانايي نسبت مي‏دهند. اين اعتقاد كه نتايج اعمال آنها مستقل از اعمال آنها است، به درماندگي آموخته شده مي‏انجامد.درماندگي آموخته شده به حالت يادگيرندگاني اشاره مي‏كند كه كوشش را با پيشرفت مرتبط نمي‏دانند. آنها يادگيرندگاني هستند كه گمان مي‏كنند هر كاري بكنند، توفيق به دست نمي‏آورند. اين نوع اسنادها ناسازگارند و بايد آنها را تغيير داد؛ بنابراين، روند ذيل بايد تغيير كند:
شكست Å فقدان توانايي Å احساس عدم شايستگي Å كاهش عملكرد
و به روند زير تبديل شود:
شكست Å فقدان كوشش Å احساس گناه يا شرمساري Å افزايش عملكرد
البته گاه ممكن است فرد به رغم كوشش بسيار شكست بخورد. در چنين مواردي مقتضاي ديدگاه صحيح آن است كه فرد به دنبال شناخت عامل عدم كاميابي خويش برآمده و با برطرف كردن آن، راه را براي كاميابي‏هاي بعدي هموار سازد. او بايد بداند كه هيچ دري نيست كه با تلاش انسان گشوده نشود؛ چنانكه اميرمؤمنان‌عليه‌السلام مي‏فرمايد:
«متي تكثر قرع الباب يفتح لك؛ هرگاه بر كوبيدن دري اصرار ورزي، سرانجام به رويت باز خواهد شد».
و همچنان كه مولانا سروده است:
گفت پيغمبر كه چون كوبي دري
عاقبت زان در برون آيد سري
بررسي موقعيت افراد بزرگي كه حافظه و استعداد لازم را براي يادگيري نداشتند، ولي با تلاش بسيار بر مشكلات فايق آمده، شكست را به پيروزي بدل كردند، برانگيختگي ما را در راه حفظ قرآن بيشتر خواهد كرد.

ج. اراده

تاكنون به نقش دانش و انگيزش در حفظ قرآن اشاره كرده‏ايم؛ اما براي پيمودن اين مسير دشوار، دانش و انگيزش به تنهايي كافي نيست. افزون بر اين دو عامل، اراده يا خويشتن‏داري نيز براي كاميابي لازم است. انگيزه، دلالت بر تعهد و التزام، و اراده، دلالت بر عبور از موانع و تداوم كار تا آخر دارد؛ به‏طور مثال، فرد بااراده مي‏داند كهچگونه خود را از حواس‏پرتي باز دارد و آن‌گاه كه احساس اضطراب، خواب‏آلودگي يا سستي مي‏كند، چگونه از عهده كار خويش برآيد. او مي‏داند كه هنگام وسوسه شدن براي متوقف ساختن كار و پرداختن به استراحت چه بايد بكند.
با توجه به طولاني بودن كار حفظ قرآن، در طول زمان، موانع متعددي بر سر راه حافظ قرآن قرار مي‏گيرد. عبور از اين موانع و به پايان رساندن كار مستلزم عزمي راسخ است و بدون آن، توفيق نهايي حاصل نخواهد شد؛ بنابراين، لازم است خصوصيات فرد بااراده را مورد توجه قرار داده، آن را با فعاليت حفظ قرآن تطبيق دهيم.
در ره منزل ليلي كه خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است كه مجنون باشي

ويژگي‏هاي فرد با اراده

فردي كه اراده استوار دارد، در حقيقت داراي خصوصيات ذيل است:

أ. اداره خود

كاربرد اصول يادگيري رفتاري براي تغيير دادن رفتار خود، اداره خود ناميده مي‏شود. به ياد سپاري قرآن كريم نيازمند توانايي شخص در اداره خود است. اداره خود طي چندين گام ميسر خواهد شد:

ب. چينش اهداف

برخي تحقيقات نشان مي‏دهد كه چينش اهداف خاص و آشكارسازي آنها احتمالاً عنصري اساسي در برنامه‏هاي اداره خود به شمار مي‏رود؛ به‏طور مثال، اس.سي.هيز و همكارانش دانشجوياني را كه در مطالعه مشكل جدي داشتند، شناسايي كرده، به آنها چگونگي چينش اهداف مطالعه را آموزش دادند. دانشجوياني كه اهداف را مشخص كرده، آنها را براي آزمايش‏گران به زبان آورده بودند، به گونه‏اي معنادار بهتر از دانشجوياني كه اهداف را به طور خصوصي چيده و هرگز آنها را به كسي نگفته بودند، آزمون مربوط به مطلب مطالعه شده را انجام دادند.
بر اين اساس، مطلوب است فرد طبق توانايي‏هاي خود هدف روزانه، ماهيانه و ساليانه خود را براي حفظ قرآن مشخص و به ديگران اعلام كند؛ براي مثال معيّن سازد كه روزانه يك صفحه از قرآن با خط عثمان طه در ماه 30 صفحه از آن و تا پايان سال 360 صفحه از آن را حفظ خواهد كرد.

ج. گزارش و ارزيابي پيشرفت

پس از آنكه كار آغاز شد، فرد بايد گزارشي از كار خود تهيه، و فعاليت‏هاي انجام شده را ارزيابي كند؛ براي مثال، بايد ساعاتي را كه به حفظ كردن اختصاص داده، ساعاتي را كه طبق برنامه عمل نكرده و تعداد صفحاتي را كه حفظ كرده يادداشت كند. خودارزيابي از خودگزارش‏گري ساده دشوارتر است؛ چون به داوري درباره كيفيت نياز دارد؛ اما به نظر مي‏رسد كه افراد مي‏توانند ارزيابي رفتار خود را با دقت منطقي ياد بگيرند. ضمنآنكه مي‏توان ارزيابي خود را با ارزيابي افراد صاحب‏نظر مقايسه كرد و بدين‏وسيله توانايي داوري خويش در مورد كيفيت كار حفظ را افزايش داد.

د. تقويت خود

پس از ارزيابي از كار و احراز كاميابي از انجام كار مشخص، فرد مي‏تواند خود را تشويق كند و بدين وسيله امكان توفيق بيشتر در انجام بقيه كار را براي خود فراهم سازد؛ به‏طور مثال مي‏تواند مقرر كند در صورتي كه برنامه حفظ روزانه را به درستي انجام دهد، امكان ديدار دوستان، رفتن به مهماني، تماشاي برنامه تلويزيوني خاص و... براي او ايجاد شود؛ البته در صورتي نيز كه فرد وظيفه مشخص خود را انجام ندهد مي‏تواند با استفاده از روش‌هاي ذيل رفتار نامطلوب كم‏كاري خويش را حذف كند يا كاهش دهد:

1. محروم كردن از تقويت

روش محروم‏كردن يعني فرد به دليل رفتار نامطلوب (كم‏كاري در حفظ روزانه قرآن)براي مدتي از تقويت‏هاي مورد علاقه محروم شود؛ براي مثال، فرد به دليل كوتاهي در حفظ هر صفحه، خود را از تماشاي برنامه تلويزيوني مورد علاقه محروم سازد.

2. جريمه كردن

جريمه‏كردن، برداشتن مقدار مشخصي از يك تقويت كننده، مشروط به وقوع رفتار مشكل‏آفرين است. جريمه، زماني كه به كاهش در احتمال بعدي رفتار مشكل‏آفرين مي‏انجامد، شيوه تنبيهي منفي است؛ به‏طور مثال اگر فرد با خود قرار بگذارد هرگاه برنامه روزانه حفظ قرآن را اجرا نكرد، خود را جريمه كرده، مبلغي پول به عنوان صدقه بپردازد، احتمال بسيار كمي وجود دارد كه پس از نخستين بار جريمه، باز هم برنامه روزانه حفظ قرآن را به تعويق اندازد.

جبران كردن

در اين روش، فرد با خود قرار مي‏گذارد كه در صورت تخلف از برنامه حفظ قرآن، آن را در نخستين زمان ممكن جبران كند. اگر افزون بر جبران تخلف، قرار شود به انجام اعمال اصلاحي ديگر نيز بپردازد، براي مثال افزون بر آنكه صفحه را حفظ كند، آيات آن را نيز بنويسد، به روش مورد استفاده، جبران اضافي مي‏گويند.

3. تمركز حواس

در موارد بسياري، با اينكه طبق برنامه روزانه به حفظ قرآن مي‏پردازيم، پس از صرف زمان متوجه مي‏شويم كه يادگيري صورت نگرفته و افكار پراكنده، ما را به سوي خود جلب كرده و نتوانسته‏ايم بر روي مطالعه و حفظ آيات قرآن كريم متمركز شويم. در اين صورت، در توجه به مطلب و متمركز ساختن حواس در مورد آن مشكل داريم. تمركز حواس، ما را توانا مي‏سازد به يك تكليف جذب شده، به رغم وجود عوامل حواس‏پرتي، آن تكليف را ادامه دهيم؛ از اين رو تمركز حواس به ويژه عملي دفاعيضد تاخت و تاز افكار خارجي است.
ز فكر تفرقه باز اي تا شوي مجموع
به حكم آنكه چو شد اهرمن سروش آمد
دقت در امور ذيل مي‏تواند ما را براي رسيدن به تمركز بيشتر ياري رساند:

محيط مناسب

اگر بايد حواس خود را براي مطالعه متمركز كنيد، لازم است نخست خود را از دنياي خارج مجزا سازيد و محيط مناسبي را براي مطالعه برگزينيد. چنين محيطي بايد آرام و روشن و داراي گرمايي طبيعي و ساكت باشد. هيچ چيزي به اندازه سر و صدا، به ويژه سر و صداهاي مكرر و خسته كننده، براي تمركز حواس زيان‏بخش نيست. اين محيط كار به دو دليل اهميت دارد: نخست به اين دليل كه نمي‏توانيد حواس خود را متمركز ساخته، مطالعه كنيد، مگر اينكه شرايط آرامش و راحتي ذكر شده مورد توجه قرار گرفته باشد؛ سپس به اين دليل كه شما هر بار كه خود را در وضعيت مادي يكساني در مطالعه قرار مي‏دهيد، بازتابي شرطي از تمركز را ايجاد مي‏كنيد. هنگامي كه بدن هميشه در موقعيت مادي يكسان قرار گيرد، ذهن به خودي خود حالتي بيدار و دقيق و متمركز به خود خواهد گرفت.
با توجه به اهميت نقش اكسيژن بر روي سلول‏هاي مغزي و در نتيجه، فعاليت‏هاي فكري، بايد از حفظ كردن قرآن در مكان‏هايي كه داراي هواي آلوده و دودآلود و يا دم كرده هستند، پرهيز كرد و حتي‏الامكان از محيط‏هايي كه داراي هواي سالم و آزاد هستند، بهره برد.

حذف علل مادي پريشان حواسي

پس از استقرار در محيط انتخاب شده ديگر نبايد علت و موجبي براي تفريح فكر داشته باشيد؛ پس بايد هرچه را كه در اطراف شما مي‏تواند باعث عدم تمركز شود، خارج كنيد. اسناد و مدارك، نقشه راه‏ها، روزنامه‏ها و مجله را در محلي دور از نظر قرار دهيد.
جلو پنجره اتاق قرار نگيريد. يكي به اين علت كه نور را از مقابل دريافت خواهيد كرد و ديگر، اينكه ممكن است از پنجره موضوعي را مشاهده كنيد كه توجه شما را به خود جلب كند و تمركز حواس شما را به هم زند.
به علل پيش‏گفته بكوشيد هنگام راه رفتن يا هنگامي كه سوار اتومبيل، اتوبوس و مانند آن هستيد، به قرائت و مطالعه و حفظ آيات از روي قرآن نپردازيد. در اين حالت‏ها بهتر است آياتي را كه پيش‏تر حفظ كرده‏ايد، تكرار و تمرين و آنها را در ذهن خود مرور كنيد.

انتخاب بهترين لحظات

به طور كلي از همان ساعات اول بيداري، مغز آماده است و بيشتر از ساير اوقات انرژي ذهني دارد. آزمايش‏هاي بسياري روي محصلان انجام شده تا درجه خستگي فكري ايشان در ساعات گوناگون روز مشخص شود. همچنين مشاهده شده در جريان كلاس‏هاي صبح، دانش‏آموزان اشتباهات املايي كمتري دارند؛ سريع‏تر محاسبه مي‏كنند و حساسيت لامسه ايشان بيشتر است؛ در نتيجه امكانات بيشتري در اختيار دارند. يك گروه از دانش‏آموزان كه صبح قبل از آغاز كلاس 40 غلط املايي داشته‏اند، تعداد اشتباهاتشان پس از گذشت يك ساعت از كلاس به 70 غلط، پس از دو ساعت به 160 غلط و پس از سه ساعت به 190 غلط رسيده است.
نتيجه اين مشاهدات مشخص مي‏كند كه براي يادگيري مسأله‏اي اساساً بايد اين عمل را در ساعات اوليه صبح انجام داد. در عين حال چون ضمير ناخودآگاه نقش بسيار مهمي در رابطه با يادگيري دارد، بهتر است شب‏ها قبل از خوابيدن، موضوع مورد مطالعه صبح را به سرعت بررسي كنيد. اين اصل كه شامل يادگيري هنگام صبح است، مطمئناً بدون استثنا نيست. افرادي كه عادت دارند تا ديروقت شب كار كنند، اغلب، صبح‏ها خسته بوده، در نتيجه براي اين كار آمادگي ندارند؛ پس ساعات بعدازظهر و شب براي آنها جهت به خاطر سپردن و كارهاي حفظي بهتر است.
ضمناً بهتر است زمان به صورت متراكم به حفظ قرآن اختصاص داده نشود؛ بلكه زمان به صورت پراكنده و متناوب باشد. تأثير «توزيع و زمانبندي» به تحقيقاتي اشاره دارد كه نشان مي‏دهد زماني اطلاعات بهتر يادآوري مي‏شود كه مطالعات فرد به صورت متراكم انجام نگرفته؛ بلكه پراكنده و متناوب باشد؛ چون مطالب در مطالعه توزيع شده، در مقايسه با مطالعه متراكم، بيشتر و كامل‏تر پردازش مي‏شود.
به طور كلي زمان مطالعه را طوري در نظر بگيريد كه بتوانيد حتي‏الامكان قبل و بعد از آن كمي استراحت كنيد.

انتخاب قرآن مناسب

انتخاب نوع قرآن نيز عاملي مؤثر در جهت تمركز يا عدم تمركز حواس است. قرآن مورد استفاده بايد ساده و داراي خطي زيبا و كاملاً خوانا، همراه با اعراب‏گذاري دقيق، كم‏زرق و برق و در عين حال بي‏غلط باشد و كلمات و حروفش در هم و بر هم نگاشته نشده باشند و در ضمن داراي ترجمه زيرنويس سليس و روان باشد. معتبر بودن شماره آيات قرآن مورد نظر مهم است.
از قرآن‏هايي كه زمينه صفحات رنگارنگ و مزين دارند، حتي‏الامكان استفاده نشود. به‏كار بردن قرآن‏هايي كه زمينه صفحات آن كاملاً سفيد است، باعث خستگي چشم مي‏شود. در طول مدت حفظ قرآن از قرآن‏هاي گوناگون استفاده نشود؛ زيرا در اين صورت به تدريج براي ذهن مشكلاتي ايجاد مي‏شود و تصوير آيات و صفحات از قرآن‏هاي گوناگون در ذهن با يك‏ديگر اختلاط خواهند يافت و در نتيجه ممكن است برخي آيات محل مشخص خود را در صفحه ذهن نيابند؛ پس آيات فقط از يك نوع قرآن حفظ شود؛ البته مناسب است چندين جلد از قرآن مورد نظر خود را در قطع‏هاي گوناگون جيبي و وزيري تهيه كنيد تا بتوانيد افزون بر اينكه در منزل حفظ مي‏كنيد، در محيط بيرون نيز با استفاده از قرآن جيبي، از وقت خود به طور كامل بهره ببريد.

ه‍. آمادگي جسمي ـ رواني

آمادگي جسمي ـ رواني شرط ديگر تمركز حواس به شمار مي‏رود؛ بنابراين، عواملي چون گرسنگي و تشنگي، خستگي و كسالت، خواب‏آلودگي، اضطراب، عجله، دل‏مشغولي و... باعث آن مي‏شود كه هنگام حفظ قرآن، آرامش و تمركز لازم را نداشته باشيم و نتوانيم قرآن را به دقت حفظ كنيم. بر اين اساس، بهتر است ابتدا آمادگي لازم را به دست آورده، برنامه حفظ قرآن خود را به زمان مناسب ديگري موكول كنيم.

و. كاستن از بار حافظه

بهتر است ذهن خود را از پر شدن دور كنيد؛ زيرا در اين صورت، حافظه خود را با اين انديشه كه كارهاي كوچك متعدد روزانه ضرورتاً بايد در زمان خاصي انجام شوند، انباشته خواهيد كرد. آن‌گاه كه مجبور شويم بسياري از موضوعات كوچك و پيش پا افتاده را به خاطر بسپاريم، توانايي خود را در جهت تمركز حواس براي حفظ قرآن به حداقل ممكن كاهش داده‏ايم. براي اينكه مانع از فشار اين موضوعات به ذهن شويم، پيشنهادهاي ذيل توصيه مي‏شود:
كارهايي را كه بايد انجام شود، با سرعت انجام دهيد تا ديگر به آنها فكر نكنيد.
از توجه به افكار بي‏ارزش، بيهوده، تصاوير نامناسب، متون بي‏محتوا و جزئيات گنگ خوداري كنيد. براي اين كار كافي است هر چيزي را در همان وهله اول حفظ نكنيد.
موضوعات روزمره را كه هنگام حفظ قرآن به ذهن خطور مي‏كند، بي‏درنگ در يك دفتر يادداشت، يادداشت كرده، بدين‏وسيله حافظه خود را درگير آن نكنيد.
بكوشيد موضوعات كم‏ارزش و جزئي را كه در كار حافظه اخلال ايجاد مي‏كند، به فراموشي بسپاريد.

ز. تكرار و مرور

در نظريه خبرپردازي يادگيري، نظام ياد به سه مرحله اصلي حافظه حسي، حافظه كوتاه مدت و حافظه درازمدت تقسيم شده است. ابتدا محرك‏هاي محيطي به وسيله گيرنده‏هاي حسي دريافت، و وارد حافظه حسي مي‏شوند. بعد اطلاعاتي كه به حافظه حسّي وارد شده‏اند اگر مورد دقت يا توجه قرار گيرند، وارد حافظه كوتاه‏مدت مي‏شوند؛ سپس اطلاعات وارد شده به حافظه كوتاه‏مدت مربوط به اطلاعات پيشين موجود در حافظه درازمدت رمزگرداني شده، به اين حافظه وارد مي‏شوند و جزو آموخته‏هاي فرد در مي‏آيند. اطلاعات به كمك سه فرايند شناختي عمده با نام‏هاي تكرار يا مرور، بسط يا گسترش و سازمان‏دهي به حافظه درازمدت انتقال مي‏يابند.
وقتي مطلبي از حافظه كوتاه‏مدت وارد حافظه درازمدت شد، گفته مي‏شود كه آن مطلب ياد گرفته شده است.
بنابر آنچه گفته شد، يكي از راه‏هاي انتقال اطلاعات از حافظه كوتاه‏مدت به حافظه درازمدت، تكرار مطالب است. تكرار و مرور، راهبردي مؤثر در حفظ آيات قرآن به شمار مي‏رود و لازم است فردي كه در اين جهت گام بر مي‏دارد، تاكتيك‏هاي ذيل را براي تسهيل در يادگيري و حفظ قرآن در نظر داشته باشد:

1. مكررخواني

براي حفظ كردن هر آيه از قرآن بايد آن را چندين بار و هر بار با توجه تمام به هر حرف و كلمه موجود در آن، تلاوت كرد؛ البته دفعات تكرار با توجه به قدرت حافظه هر شخص و نيز به نسبت سخت يا آسان بودن آيات فرق مي‏كند. برخي شايد با 3 بار خواندن يك آيه نه چندان طولاني آن را به خاطر بسپارند؛ ولي برخي ديگر به تمرين بيشتري نياز دارند. به‏طور طبيعي با چندين بار خواندن آيه، مقدار فراواني از كلمات آن در ذهن جاي مي‏گيرد؛ اما هنوز آيه مزبور به‏طور كامل جاي خود را در ذهن نيافته است. حال بايد آيه را بدون استفاده از قرآن و با كمك گرفتن از حافظه بخوانيد. احتمالاً در اين هنگام به اشكالاتي بر خواهيد خورد و تعدادي از كلمات و حروف را به ياد نخواهيد آورد؛ زيرا هنوز بر تمام كلمات احاطه نيافته‏ايد. در هر قسمتي كه متوقف شديد و نتوانستيد كلمه مورد نظر را در ذهن خود بيابيد، به قرآن رجوع كنيد؛ آن كلمه را بجوييد و به ذهن بسپاريد و به همين ترتيب براي بقيه آيه عمل كنيد تا بتوانيد آيه را به طور كامل و به راحتي از حفظ بخوانيد. حال آيه را دست‏كم 5 بار از حفظ تلاوت كنيد تا مطمئن شويد آن را خوب به خاطر سپرده‏ايد. مهم اين است كه قادر باشيد آيه محفوظه را روان و راحت قرائت كنيد، نه با دشواري و بروز اشكالات. توصيه مهم اين است كه بكوشيد هنگام مرور، آيات را تلاوت كنيد و فقط از ذهن نگذرانيد.

2. بخش به بخش حفظ كردن

در اين روش، مقدار فراواني از اطلاعات به چند بخش تقسيم و اين بخش‏ها به نوبت آموخته مي‏شوند. انتقال اطلاعات به حافظه درازمدت به كوشش فراوان نياز دارد. وقتي مقدار بسياري اطلاعات به چند بخش كوچك‏تر تقسيم مي‏شود و آن بخش‏ها به‏طور جداگانه آموخته مي‏شوند، انتقال آنها به حافظه درازمدت آسان‏تر انجام مي‏گيرد. در مورد حفظ كردن آيات متوسط يا طولاني، بايد هر چند كلمه از آيه مثلاً هر 3 يا 4 كلمه را جدا از قسمت‏هاي ديگر حفظ؛ سپس هر قسمت را به قسمت‏هاي قبل از آن وصل كرد تا آيه تمام شود؛ به طور مثال، در آيه 23 از سوره مباركه جاثيه:
)أَفَرَأَيْتَ مَنْ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ...(.
ابتدا قسمت اول را به وسيله تكرار و همراه با دقت و تمركز كافي حفظ مي‏كنيم:
حال به قسمت بعدي مي‏رسيم:
)وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَي عِلْمٍ...( (تكرار) تا اينكه حفظ شود.
حال قسمت اول و دوم را چندين بار با يك‏ديگر مي‏خوانيم:
)أَفَرَأَيْتَ مَنْ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَي عِلْمٍِ( (تكرار)
اكنون قسمت سوم: )وَخَتَمَ عَلَي سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ...( (تكرار)
قسمت سوم را به بخش‏هاي قبلي وصل و تكرار مي‏كنيم.
حال قسمت چهارم:
)وَجَعَلَ عَلَي بَصَرِهِ غِشَاوَةً... ( (تكرار)
اين قسمت را به بخش‏هاي قبل متصل و آن را تكرار مي‏كنيم.
قسمت پنجم،
)فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ... ( (تكرار)
حال به قسمت‏هاي پيش وصل و تكرار شود.
قسمت آخر: )أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ( (تكرار)
حال همه آيه را مي‏توانيم به راحتي از حفظ تلاوت كنيم.

3. درنگ و تمرين پراكنده

موضوعي كه در بحث تكرار و تمرين هميشه مورد سؤل بوده، چگونگي تمرين و تكرار حوادث است. آيا تمرين و تكرار حوادث به صورت پشت سر هم و متوالي هنگاميادگيري، عملكرد حافظه و يادآوري را افزايش مي‏دهد يا تمرين و تكرار حوادث به صورت پراكنده و با فاصله يادآوري بهتري به همراه خواهد داشت؟
ملتون (1970) مطالعات مهمي را در زمينه مقايسه بين تمرين پراكنده و تمرينمتوالي و اهميت اثر درنگ گزارش داده است. او در يكي از آزمايش‏هاي خود نشان مي‏دهد كه هرچه مدت زمان ارائه براي هر كلمه طولاني‏تر شود، عملكرد حافظه و يادآوري بهتر مي‏شود.
در تمرين پراكنده، يادگيرنده به جاي اينكه بكوشد يكباره و در يك نوبت، مقدار فراواني اطلاعات را حفظ كند، وقتش را تقسيم، و چندين بار آن اطلاعات را مرور مي‏كند. اين كار باعث مي‏شود تا از خستگي و از بين رفتن انگيزه فرد جلوگيري شود. اگر يادگيرنده چندين نوبت صرف مطالعه كند، آنچه را در نوبت قبل فراموش كرده، در نوبت بعد به سرعت مي‏آموزد؛ بنابراين اگر به‏طور مثال، روزي 2 ساعت براي حفظ قرآن وقت صرف كرده‏ايد، اين 2 ساعت به هم‏پيوسته و يكباره نباشد؛ بلكه آن را به 3 وقت 40 دقيقه‏اي و يا به 2 زمان 60 دقيقه‏اي با فاصله زماني مناسب بين آنها تقسيم كنيد.

4. مكرّر شنيدن

گاهي اوقات انسان توانايي بهره‏گيري مناسب و مستقيم از حافظه را براي مرور آيات ندارد. اينجا براي اينكه هم از وقت موجود استفاده شود و هم ذهن فشار بسياري را متحمل نشود، بسيار مناسب است كه از نوار ترتيل قرآن استفاده كنيد به اين صورت كه نوار آيات مورد نظر را كه به روش ترتيل تلاوت شده به دقت گوش دهيد و آنها را همزمان با قرائت قاري از ذهن بگذرانيد. بديهي است كه موارد اشتباه به‏وسيله نوار در همان لحظه برطرف مي‏شود. به طور تجربي مي‏توان ادعا كرد كه اين كار فشار كمتري را بر نيروي حافظه انسان وارد مي‏سازد؛ ولي روش مرور از طريق گوش‏دادن به صورت شيوه اصلي توصيه نمي‏شود؛ زيرا:
اولاً، با اين كار، قوه حافظه، تنبل و ضعيف مي‏شود؛
ثانياً، خيلي ديرتر به نتيجه مطلوب مي‏توان رسيد؛
ثالثاً، محفوظات استحكام چنداني نخواهند داشت.
ضمناً در صورت استفاده از نوار بكوشيد از نوارهاي ترتيل كُند كه داراي سرعت كمتري در مقايسه با ترتيل معمول است استفاده كنيد.

5. تكرار بيشتر آيات مشابه

آيات بسياري را مي‏توان سراغ گرفت كه با هم شباهت دارند يا عينِ همند؛ براي مثال، آيه 58 بقره با آيات 161 آل‏عمران، 5 انعام، 6 شعراء، 10 نمل، و 31 قصص همانند است و آيه 89 سوره آل عمران همان آيه 5 سوره نور است.حال توصيه مي‏شود كه در حفظ اين‏گونه آيات كوشش و تكرار بيشتري كنيد. اگر آيه‏هاي غير همانند براي حفظ بايد ده مرتبه تكرار شوند، اين آيات را لازم است بيست مرتبه تكرار كرد تا خوب در ذهن جاي گيرند. اين همانندي، در پايان بعضي از آيات نيز وجود دارد؛ مثل )إِنَّ اللّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً( و )كانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِيماً(، يا )إِنَّ اللّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً( و )وَ اللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ(.

6. پُرآموزي

پرآموزي جلو تداخل در يادگيري را مي‏گيرد. پرآموزي يعني تكرار مطالب و يادگيري تا حد اشباع. براي اين منظور، پس از آنكه يادگيرنده به حد دلخواه به يادگيري يا عملكرد دست يافت، باز هم براي مدتي بيشتر به تمرين و تكرار ادامه مي‏دهد. زماني گفته مي‏شود كه مهارتي به حد پرآموزي آموخته شده است كه تمرين اضافي ديگر نتواند آن را بهبود بخشد.
توصيه بسيار مهم ما اين است كه تا آيه‏اي را به صورت كاملاً متقن و مستحكم حفظ نكرده‏ايد، هيچ گاه سراغ آيه بعدي نرويد. عدم رعايت اين نكته حتماً مشكلاتي را ايجاد خواهد كرد.

ح . گسترش

گسترش به معناي افزودن معنا به اطلاعات جديد از طريق پيوند آن با دانش پيشين است.
به عبارت ديگر، ما از طرحواره‏هايمان و از دانش موجود خود استفاده مي‏كنيم تا معناي اطلاعات تازه را درك كنيم. يادگيرنده به كمك راهبرد گسترش، بين آنچه ازپيش مي‏دانسته و آنچه قصد يادگيري‏اش را دارد، پل ارتباطي ايجاد مي‏كند. اين كار از راه افزودن جزئيات بيشتر به مطلب تازه، خلق مثال‏ها و مواردي براي آن، ايجاد تداعي بين آن و انديشه‏هاي ديگر، و استنباط كردن درباره آن، انجام مي‏شود. اينجا به اختصار برخي از راهبردهاي مربوط به گسترش، و كاربرد آنها را در حفظ قرآن ارائه مي‏كنيم.

1. سر واژه

اگر شما نيازمنديد اطلاعات را براي زماني طولاني به ياد داشته باشيد، يك «سرواژه» يا «سرنام» شيوه مناسبي است. سرواژه كلمه‏اي به شكل مختصر است كه از حرف اول هر كلمه در يك فراز تشكيل شده است. مانند كلمه (ناجا) كه از حروف اول (نيرويانتظامي جمهوري اسلامي ايران) تشكيل يافته. با استفاده از سرواژه مي‏توان حروف آغازين چند آيه قرآن را به هم پيوند داد و با ساختن كلمه‏اي، امكان يادآوري آيات را تسهيل كرد؛ به‏طور مثال، با پيوند دادن حروف اول سه آيه 12 تا 14 سوره نساء كه مشتمل بر يك صفحه قرآن، با رسم‏الخط عثمان‏طه است مي‏توان كلمه «وتو» را ساخت و به اين ترتيب آيات را يادآوري كرد. اين روش براي پرهيز از اشتباه آيات مشابه نيز بسيار مؤثر است؛ براي مثال، در آخر آيه 3 آيه متوالي از سوره آل‏عمران يعني آيات 176 تا 178 سه جمله شبيه به هم وجود دارد كه فقط در يك كلمه به ترتيب ذيل اختلاف دارند:
آيه 176 )ولهم عذاب عظيم(
آيه 177 )ولهم عذاب اليم(
آيه 178)ولهم عذاب مهين(
حفظ كردن ترتيب اين سه جمله قدري وقت‏گير است. اگر بخواهيم ترتيب درست اين جملات را در هر آيه به خاطر بسپاريم مي‏توانيم به حروف اول سه كلمه «عظيم، اليم و مهين» توجه كرده، كلمه «عام» را كه به معناي سال است، به دست آوريم. حال حافظ قرآن مي‏تواند هنگام خواندن اين آيات با به ياد آوردن كلمه رمز متوجه ترتيب آنها شود.

2. يادداشت‏برداري

منظور از يادداشت‏برداري، انتخاب و ثبت نكات مهم مطلب شنيداري يا نوشتاري است. در صورتي مي‏توان يادداشت‏برداري را در رديف راهبردهاي گسترش معنايي قرار داد كه به يادگيرنده كمك كند اطلاعات جديد را سازمان دهد و بين آنها و دانش موجود خود پيوند برقرار سازد.
براي رفع اشتباه در حفظ آيات مشابه، بهترين روش، يادداشت‏برداري و نوشتن اين موارد و علامت‏گذاري و مقايسه بين آنها است. بدين ترتيب حافظ مي‏تواند كنار هر آيه (به وسيله مداد) موارد مشابه آن را (شماره آيه و نام سوره) يادداشت كند.
در مورد اهميت يادداشت‏برداري در حفظ مطالب، ابوبصير از امام صادق‌عليه‌السلام نقل مي‏كند كه فرمود: «اكتبوا فانكم لا تحفظوا حتي تكتبوا؛ بنويسيد؛ زيرا شما ياد نمي‏گيريد مگر اينكه بنويسيد».

3. تصويرسازي ذهني

منظور از تصويرسازي ذهني يعني برقراري ارتباط معنادار بين مطالب از طريق ايجاد رابطه ذهني بين آن‏ها... . اين تدبير آموزشي يادگيري دانش‏آموزان را بهبود مي‏بخشد.
با استفاده از اين شيوه مي‏توان محتوا و مضمون يك آيه را به يك تصوير ذهني پيوند زد و با يادآوري آن تصوير، محتواي آيه را به ياد آورد؛ به‏طور مثال، در داستان ورود فرشتگان به صورت ميهمان بر حضرت ابراهيم‌عليه‌السلام كه از آيه 69 به بعد در سوره هود آمده مي‏توان محتواي آيه را با اين تصوير ذهني تداعي كرد كه مردي گوساله‏اي بريان شده را به سوي ميهمان مي‏برد. مضمون آيه 70 با اين تصوير تداعي مي‏شود كه ميهمانان از تناول آن گوساله امتناع مي‏كنند. محتواي آيه 71 را مي‏توان به شكل زني در حال خنده تصوير كرد و محتواي آيه 72 را با تصوير يك زوج سالخورده و با علامت تعجب بر فراز آنها و... .

4. روش مكان‏ها

يكي ديگر از راه‏هاي بسط معنايي، روش مكان‏ها است. در روش مكان‏ها كه روش قديم براي حفظ كردن اطلاعات است، يادگيرنده، هنگام يادگيري و يادآوري مطالب، مكان اشيا را در ذهن خود مجسّم مي‏كند. براي استفاده از اين روش، يادگيرنده ابتدا به ترتيب موقعيت يا مكان اشيا را مي‏آموزد، يعني نقشه آنها را به خاطر مي‏سپارد، و هنگام يادآوري، با طي اين مراحل ذهني، آنها را به ياد مي‏آورد.
شما نيز مي‏توانيد مثال ذيل را در كارهاي خود به نحو مؤثري به كار ببريد:
ابتدا ده مكان را در خانه خود برگزينيد. آنها را به نحوي انتخاب كنيد كه توالي حركت از يك مكان به مكان ديگر روشن و بديهي باشد؛ براي مثال، در ورودي تا هال، آشپزخانه، اتاق خواب و... . مطمئن شويد كه اين ده مكان را به آساني و به ترتيب بتوانيد تصور كنيد. حال 10 گزينه را در نظر بگيريد و آنها را در يكي از اين ده مكان قرار دهيد. بدين‏وسيله شما مي‏توانيد جايگاه هر آيه را در يكي از مكان‏هاي خانه قرار داده، با ورود ذهني به هر مكان، آيه‏اي را كه از آن مكان تداعي مي‏شود، به ياد آوريد.
بكوشيد جاي هر آيه در صفحه قرآن را كاملاً به خاطر بسپاريد تا آسان‏تر بتوانيد آيه حفظ شده را به خاطر آورده، ارائه كنيد.

ط. سازمان‏دهي

سازمان‏دهي بهترين و كامل‏ترين نوع راهبرد بسط معنايي است با اين تفاوت كه يادگيرنده در استفاده از راهبرد سازمان‏دهي، براي معنادار ساختن يادگيري، به مطالبي كه قصد يادگيري آنها را دارد، نوعي چارچوب سازماني تحميل مي‏كند؛ اما چنين عملي در راهبردهاي گسترش الزامي نيست. ساده‏ترين شكل سازمان‏دهي اين است كه اطلاعات را در دسته‏هايي قرار دهيم تا آنها را آسان‏تر ياد بگيريم و راحت‏تر به ياد آوريم.
وقتي ماده‏هاي متعدد يادگيري را دسته‏بندي مي‏كنيم، از بار حافظه فعال خود مي‏كاهيم و قدرت تمركزمان را بيشتر مي‏كنيم. همين امر، علت اصلي تسهيل يادگيري از راه دسته‏بندي اطلاعات است. در واقع ما از مقدار اطلاعاتي كه مي‏خواهيم ياد بگيريم كم نمي‏كنيم؛ بلكه از راه تقطيع، ماده‏هاي اطلاعاتي را محدود مي‏سازيم.
روش‏هاي ذيل مي‏تواند ما را براي سازمان‏دهي اطلاعات و حفظ و يادگيري بهتر آنها ياري رساند:

1. دسته‏بندي مطالب

دسته‏بندي محض مطالب به مقوله‏ها يا طبقات بيشتر براي جلوگيري موضوعات ساده يا پايه مفيدند. براي حفظ كردن يك سوره متوسط و به‏ويژه طولاني خوب است ابتدا آن سوره را به چند دسته از آيات تقسيم، و هر دسته از آيات را جداگانه حفظ و به دسته آيات پيشين متصل كنيد؛ البته لازم نيست آيات مربوط به يك دسته را به‏طور كامل در يك جلسه حفظ كنيد. مهم اين است كه در ذهن خودتان آنها را در يك دسته و مجموعه قرار دهيد. با اين كار حجم سوره كمتر به نظر مي‏رسد و حافظ تسلط و احاطه كامل‏تري بر آن سوره خواهد داشت. تا جايي كه امكان دارد بكوشيد آن دسته آياتي را كه براي حفظ برگزيده‏ايد، به هم مربوط باشند؛ به‏طور مثال براي حفظ كردن سوره مباركه نبأ مي‏توان آن را به 3 گروه از آيات تقسيم كرد. بدين ترتيب كه آيه اول تا آيه شانزدهم كه اغلب بيان پديده‏هاي طبيعي است در دسته اول، و آيات هفدهم تا سي‏ام كه در وصف قيامت و وضعيت اهل عذاب است در دسته دوم و سرانجام آيات سي و يكم تا آخر سوره در دسته سوم قرار مي‏گيرند.

2. تهيه سرفصل مطالب

از جمله راهبردهاي سازمان‏دهي براي تكاليف پيچيده يادگيري مي‏توان به تهيه سرفصل‏هاي يك كتاب درسي نظير آنچه در فهرست مطالب اين‏گونه كتاب‏ها ديده مي‏شود، اشاره كرد. براي اين منظور يادگيرنده بايد انديشه‏هاي اصلي و فرعي را به اختصار و با استفاده از كلمات و عبارات مهم به دنبال هم بنويسد؛ به طور مثال سرفصل‏هاي ذيل را مي‏توان براي سوره مباركه مرسلات تهيه كرد:
1. سوگندهايي در مورد قيامت و حوادث سخت رستاخيز (آيات 1 تا 15)؛
2. سرگذشت غم‏انگيز اقوام گنهكار پيشين (آيات 16 تا 19)؛
3. گوشه‏اي از ويژگي‏هاي آفرينش انسان و طبيعت (آيات 20 تا 28)؛
4. سرنوشت تكذيب‏كنندگان قيامت (آيات 29 تا 40)؛
5. اشاره‏اي به وضع پرهيزكاران و تكذيب‏كنندگان در قيامت (آيات 41 تا 50).
ضمناً مي‏توان براي هر يك از سرفصل‏هاي پيش‏گفته، انديشه‏هاي فرعي را نيز در نظر گرفت؛ به‏طور مثال مي‏توان عناوين فرعي ذيل را براي وضع پرهيزكاران در قيامت تهيه كرد:
سايه‏ها و چشمه‏ها
ميوه‏ها
خوردن و آشاميدن
جزاي نيكوكاران

3. تهيه نقشه مفهومي

راهبرد سازماندهي ديگر، تبديل متن به طرح يا نقشه است. براي اين منظور، يادگيرنده ابتدا انديشه يا مفهوم اصلي متن را مشخص، و بعد انديشه‏ها يا مفاهيم فرعي وابسته به مفهوم اصلي را مشخص مي‏كند؛ سپس اين انديشه‏هاي فرعي را به مفهوم اصلي مي‏پيوندد. نتيجه يك طرح يا نقشه است كه مفهوم اصلي در بالا يا وسط و انديشه‏هاي فرعي در زير يا پيرامون آن قرار مي‏گيرند. نقشه مفهومي به يك بازنمايي تصويري و كلامي از مفاهيم و روابط مهم ميان آنها گفته مي‏شود. هدف نقشه مفهومي اين است كه به يادگيرنده كمك كند تا بازنما يا تصوير روشني از آنچه قرار است آموخته شود، درست كند.
به‏طور مثال نقشه مفهومي ذيل را مي‏توان براي سوره مباركه طور در نظر گرفت:

رعايت بهداشت و تغذيه مناسب

افزون بر عوامل پيش‏گفته، برخي عوامل فيزيولوژيك نيز همچون نوع تغذيه بر چگونگي حافظه حافظ تأثيرگذار است.
برخي از تحقيقات پژوهشگران حاكي از تأثير نوع تغذيه در عملكرد حافظه است؛ به طور نمونه، مانينگ و همكاران (1990) در مطالعه خود از آزمودني‏هاي سالمند و جوان خواستند تا ناشتا به آزمايشگاه حافظه بيايند. در آنجا قبل از انجام تكاليف حافظه به گروهي از آزمودني‏ها نوشابه‏اي حاوي گلوكز و به گروه ديگر نوشابه‏اي كاذب بدون شكر و داراي ساكارين داده شد. سالمندان گروه اول در دو تكليف حافظه كلامي بلندمدت (يادگيري فهرست كلمات و حفظ يك پاراگراف) به طور معناداري از سالمندان گروه دوم بهتر عمل كردند. اندازه‏گيري گلوكز خون آنان نشان داد كه آزمودني‏هايي كه گلوكز بيشتري داشتند، عملكرد حافظه آنها بهتر بود. در منابع ديني نيز مصرف برخي غذاها و رعايت برخي از امور بهداشتي مؤثر در تقويت حافظه دانسته شده كه به تعدادي از آنها اشاره مي‏شود:

1. عسل

امام كاظم‌عليه‌السلام عسل را مايه شفاي امراض مختلف دانسته و فرموده است: خوردن مقداري عسل به صورت ناشتا ذهن را صفا بخشيده، حافظه را تقويت مي‏كند.

2. كرفس

رسول خدا‌صلي‌الله‌عليه‌وآله فرمود: كرفس را مصرف كنيد كه غذاي پيامبران الاهي، الياس و يسع و يوشع بوده است و روايت شده است كه باعث تقويت حافظه مي‏شود.

3. كندر

رسول خدا‌صلي‌الله‌عليه‌وآله در وصيتي به اميرمؤمنان‌عليه‌السلام فرمود: اي علي! سه چيز است كه حافظه را زياد و بيماري را برطرف مي‏سازد: كندر و مسواك‏زدن و قرائت قرآن.

4. كشمش قرمز

خوردن 21 عدد كشمش قرمز به صورت ناشتا حافظه را فزوني مي‏بخشد.

5. مسواك زدن

رسول خدا‌صلي‌الله‌عليه‌وآله به امام علي‌عليه‌السلام فرمود: اي علي! مسواك از سنّت است... و حافظه را افزايش مي‏دهد.

6. روزه گرفتن

همچنانكه مصرف برخي غذاها نقش مؤثري در تقويت حافظه دارد، زياده‏روي در تغذيه نيز عامل مهمي براي فراموشي و ضعف حافظه است؛ به همين جهت در برخي روايات، روزه گرفتن عامل مؤثر در تقويت حافظه به شمار آمده است. امام صادق‌عليه‌السلام در روايتي از اميرمؤمنان‌عليه‌السلام سه چيز را باعث برطرف شدن بلغم و تقويت حافظه دانسته است:

مسواك‏زدن، روزه و قرائت قرآن.

همچنين قابل توجه است كه در روايات معصومان‌عليهم‌السلام مصرف بعضي غذاها سبب نسيان و فراموشي دانسته شده؛ همچون:
سيب ترش، پنير، گشنيز و خيارچنبر و نيز برخي رفتارها زمينه‏ساز ضعف حافظه به شمار آمده است.

منابع

ـ آذربايجاني، مسعود و ديگران، روان‌شناسي اجتماعي با نگرش به منابع اسلامي، قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، 1382.
ـ پرهيزگار، شهريار، چگونه قرآن را حفظ كنيم، تهران، نمايندگي ولي فقيه در نيروي مقاومت بسيج، 1371.
ـ توكه، روبرت، چگونه حافظه برتر داشته باشيم، ترجمه ساعد زمان، تهران، ققنوس، 1379.
ـ حافظ، شمس‏الدين‌محمد، ديوان حافظ، به اهتمام حسن اعرابي، قم، رواق انديشه، 1379.
ـ رضايي، محمدمهدي، «چند تذكر درباره حفظ قرآن كريم»، مجله صحيفه مبين، ش 11، 1376.
ـ سادات، «20 نكته براي حفظ قرآن»، سايت جامعة القرآن الكريم، 16/12/1384.
ـ چگونه آيات متشابه را حفظ كنيم؟ سايت جامعة القرآن الكريم، 15/5/1386.
ـ سيف، علي‏اكبر، روان‌شناسي پرورشي (روان‏شناسي يادگيري و آموزش)، تهران، آگاه، 1380.
ـ عباسي، مهدي، «در حفظ قرآن نبايد شتابزده عمل كرد»، گلستان قرآن، ش 31.
ـ عبدالكريم قريب، 57 درس براي تقويت حافظه، تهران، اختران، 1380.
ـ رضا كُرمي نوري، روان‌شناسي حافظه و يادگيري: با رويكردي شناختي، تهران، سمت،1383.
ـ كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ترجمه و شرح سيدجواد مصطفوي، تهران، مسجد چهارده معصوم‌عليهم‌السلام.
ـ گلاور، جان اي راجر اچ. برونينگ، روان‌شناسي تربيتي اصول و كاربرد آن، ترجمة علينقي خرازي، تهران، مركز نشر دانشگاهي، 1378
ـ مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء، 1404.
ـ مرتضوي‏زاده، سيدحشمت‏الله، روان‌شناسي تمركز، تهران، روان‏سنجي، 1383.
ـ مطهري، مرتضي، داستان راستان، تهران، صدرا، 1367.
ـ مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1373.
ـ موگهي، عبدالرحيم، «چگونه قرآن را حفظ كنيم؟»، صحيفه مبين 35 و 36.
ـ ميلتن برگر،. ريموند، شيوه‏هاي تغيير رفتار، ترجمه علي فتحي آشتياني و هادي عظيمي آشتياني، تهران، سمت، 1381.
-Bieler.R.F. & snow man, Psychology applied to teaching (7th ed), Houghton Mifflin, (1993).
-Terry page.G, jB thomas, A R marshall, international dictionary of education, London , kogan

مقالات مشابه

معناشناسی حفظ قرآن در روایات

نام نشریهعلوم حدیث

نام نویسندهامید پیشگر, حیدر مسجدی

خاستگاه سنت تاریخی تحفیظ در عصر ظهور اسلام و پس از آن

نام نشریهپژوهشهای اسلامی

نام نویسندهمحمدجمال‌الدین خوش خاضع, سیدمحمدمیر حسینی, ملیکا بایگانیان

حفظ قرآن و تأثیر آن بر مولفه های سلامت روان

نام نشریهجامعه شناسی زنان

نام نویسندهسیدعلی کیمیایی, حسین خادمیان, حسن فرهادی

چرا قرآن را حفظ کنیم (3)

نام نشریهفصلنامه نور الثقلین

نام نویسندهسیدمصطفی حسینی

چرا قرآن را حفظ کنیم؟ (2)

نام نشریهفصلنامه نور الثقلین

نام نویسندهسیدمصطفی حسینی

چرا قرآن را حفظ کنیم (4)

نام نشریهفصلنامه نور الثقلین

نام نویسندهسیدمصطفی حسینی

نارسایی روایات حرمت نسیان پس از حفظ قرآن

نام نشریهعلوم حدیث

نام نویسندهمحمد احسانی‌فر لنگرودی